گل من! تولد تو تولد من است، من تمام طول سال بیدار مانده ام

که مبادا روز تولد تو تمام شود، و من در خواب بمانم و نتوانم به تو بگویم

تولدمان مبارک!

قشنگ ترین صدای زندگی تپش قلب توست

با شکوه ترین روز دنیا تولد توست پس برای

من بمان و بدان که عاشقانه دوستت دارم

تولدت مبارک

چه لطیف است حس آغازی دوباره ... 

چه زیباست رسیدن دوباره  

به روز زیبای آغاز نفس کشیدن ...  

و چه اندازه عجیب است ... 
روز ابتدای بودن ... 
وچه اندازه شیرین است امروز ... 
روز میلاد تو ... 
روز تو ... 
روزی که آمدی ... 

دوست دارم عزیزم

عاشقتم از اعماق وجودم

امروز بهترین روز دنیا هست

به همه ساکنان سرزمین عشق این روز رو تبریک میگم

کاش هر روز، روز تولد باشه کنار هم باشیم هی اینطوری بشه بخندیم 

اگه از عشق میشه قصه نوشــــــــــــت

میشه ازعشــــــق تو گفــــــــــــــت

 میشه با ســــــــــــــتاره های چشم تو

 مشــــــــــــــرق نو،مغــــــــــــــرب نو برپا کرد

 میشه با برق چشات خورشید خاکســــــــــــــتر کرد

 آره اگه از عشق میشه قصه نوشــــــــــــــت

 میشه از عشق تو گفــــــــــــــت

 از تو نوشــــــــــــــت

خیلی دوست دارم عزیزم در قلبمی عشقمی

این همه نیمکتِ دو نفره را

بیهوده در پارک ها چیده اند!
تو که جائی غیر از « آغوشِ من »
نمی نشینی...!!
نه....؟!!! ;)

هواشناسی هم گیــج شده
از بس با هر شـــرایطی....
دلم هوایت را می کند...!!!
هوای بوســیدنت ...
هوای آغوشــت ...
هوای خنده هایت ...

هوای ...دوســـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــتــــــــت دارمــــــــــ

تفلدت مبارک عسیسم:x

عاشق آنم كه تورا با بوســـــ :-* ــــه هاي پي در پي غافلگير كنم

تو با خنـــــــ :) ــده هاي متعجب دليلش را بپرسي و من با سكوت عشق را فرياد كنم...

گـاهـی....... گـاز گـرفـتـن........ بـی دلـیـل تـریـن شـکـل مـحـبـتـه ;)

همه ی رژهای قرمز دنیا رو هم برایم بگیری باز ...؛ ترجیح میدهم لبهایم را با دندانهای تو سرخ کنم ..:">

تفلدت مبارک عسیسم

گل من...!

همیشه با تو بودن برای من خود زندگیست!

تو دلیل زنده بودن من هستی،

معنای زنده بودن من، یعنی بودن تو در كنار من!

هر نفسی كه می كشم به امید زیستن در كنار تو!

تو خود عشقی برای این تن خسته من!

آن لحظه ای كه تو نباشی، من نیز نیستم!

قشنگ من...!

وقتی تو در كنارم هستی، گویا همه دنیا را دارم!

من به داشتنت می بالم، من به بودنت می بالم!

تو همه زندگی من هستی، تو همه وجودی برای من!

اول و آخر زندگی من!

با نام تو و یاد تو شروع میشه!

عشقــــ♥ـــــ رو یـــــا نیستـــــ

 بــگذار یـک بــار دیـگر بـگویـم :

مــرد ِ هـمـیـشـه مــحبـوب ِ من
کــه چــقدر "دوســتــت دارم "
و در تــنـگـــاتـنـگ آغـــوش ِ امــن "تـــو"
چـــه لـــذتی از زن بـــودنم مـــی برم ..

زن...:)
آغوشش را میدهد به عشقی که
تمام لحظات دوستش داشته
با نگاه مردانه آرامش دهد
در خیابان دستش را محکم گرفته.... قدم بزند
در تنهاییش حس امنیت دهد


مرد .. :)

تمام زندگیش را به پای زنی میریزد که

خستگیش را با بوســ :-* ــه ای گرم جواب دهد
وقت دلتنگی سرش روی سینه ی معطر عشقش بگذارد
و به آرامی بخوابد.....

تمام نمیشود حس عاشقی..:x:x

tavalodet mobarak asiisam

مـے  گـَـن تا خودآ  نـَـخواد حـَـتے یـہ بـَـرگ هـَـم اَز دِرَخـت نِمے اُفتـہ

مَعبودِ مَنـــــ ! 

مے شـہ یـہ بارِ دیگہ خودآیـے رو دَر حَقِمون کامِل کـُـنے

وَ بـِـخواهے ؟؟؟

یہ کـَـم دُعا لُطفا ... دارَم کــَـم مے آرَمـــــ

این نَبودَنآ و دِلتَنگےآ داره کار میده دَستـَـمــــ ...

دِلَم لَک زَده واسہ اون روزے کہ بہ بودَن دَر کِنارِ تــــــو

دَر گوشہ ے کافِہ اے دِنـج خـَـتـم مے شـہ

آرزوے مـטּ ایـטּ استــ زیر سقفــ ایـטּ دنیا ...

مـטּ براے تو باشم تو براے مـטּ تنها....

قصه بگو تا بخوابم ..
امشب قصه آمدنت را ميخواهم ..
.
ميخواني !؟

چقـــــــــــدر بی تابم برای زنانــــــــگی در

دنیای مردونـــــــه تــــــــو

دانشمندان ثابت کردن عشق ِ آدم موقع گازگرفتن بی دلیل ترین شکل ِبیانِ محبته: )

تــــو جــــاده ای که انتهــــــــــــــــایش معلوم نیست

پیـــاده یـا سواره بودنـ فرقی نمیکنـــــه

امــــا اگه همراهی داشته بــــــاشی

کـــــه تنهات نذاره بـــــــــــــــــــــــی انتهــــــــــــــــا بودنِ

جاده برات آرزو میشـــه

 

  آرزویی کن...

گوش های خدا پر از آرزوست و

دست هـــــــــــــــــــایش پر از معجــــــزه!

آرزویی کن...

شاید بزرگتــــــــــرین آرزوی تــو

کوچکترین معجزه ی او باشد!

 

وقتی‌ میگویم تنهایم بگذار یعنی‌،

بیش از همیشه به وجودت احتیاج دارم...

جای من نیستے کہ بدانے وقتے سر روی بازوان من میگذاری...
این منم که احساس امنیت میکنم نہ تو...

 

بـــیــآ غــریــبــگی نــکــن...

بـــیــآ !

یــک زمــآنـــی مـــآل مــن بــودی...!

یه وقتایی آخرش که از طرفتون خداحافظی میکنین
 یهو اسمتونو صدا میزنه
 وقتی میگین جــانم...
 ناغافل جمله ی دوستت دارم رو که میشنوین
 یهو دلتون هـــــری میریزه ...!
 این ریختن چقد قشنگه..
 دلم تنگته اسممو صدا کن 

اینکه یواشـــکی دلتنـــــگش باشی
خیلی بهتر از اینه که بهش بگی
و هیچ جوابـــی نگیری...!

دستـــهــــــایتــــــــ را كه باز كنــــــــے ...
بهــــــ هــــیچــــ جـــــا بنـــــد نیستــــمــــــ ! ...
سقوط میكنم ...

 

عاشق اسمــــم می شوم

وقتــــی

تو صدایـــــــــم می کنــــی!

براي درك آغوشـــــ >D:< ــم شروع كن،
 يك قدم با تو....... 
تمام گام هاي مانده اش با من....!!:)

بعضی آدمهــــــا یهـو میــان ؛
یهـو زندگیـتـــــو قشنگ میکنن ،
یهـو میشن همــــــه ی دلخـوشیت ...
یهـو میشن دلیـل خنــــــده هات !
یهـو میشن دلیل نفس کشیــــدنت ... :)

 دوستش داری ؟

فقط یادت باشه دوست داشتن کافی نیست ...
عشق مراقبت می خواد

پ.ن: چقدر بی تابم برای لمس کردن اون روزا!!چقدر پیرشدن به پای دوست داشتنِ تو واسم لذت بخشه      :)       کسی هست بفهمه من چی میگم؟؟؟؟

شعرهایی...!!! . که برایت می نویسم...!!! . چاپ نمیکنم...!!! . نمی فروشم...!!! . میگذارم در کوزه...!!! . شرابی

شود...!!! . چند ساله...!!!  به وقت دلتنگی...!!! . بنوشیشان...!

در لحظه های با تو بودن ، لحظه های بی تو بودن را نفرین میکنم و در لحظه های بی تو بودن ، لحظه های با تو بودن را آرزو میکنم!
من کجای لحظه هاتم؟ تو که اوج لحظه هامی

حـَلزوטּ كــُندتر میرود یا ^{لـآکــ پـُشت} ؟!!!

قلــ♥ــب من اندازه ی مشت منه.. مشـــتمو برای تـــو وا میکنم....

 غزل چشمهایت

قافیه دار نیست

اما وقتی میخوانمشان

^{ردیف ترین} _{زن دنیا} می شوم

دنیای شاعرانه ای است

^تو را _داشتن 

_{من و تو که باهمیم قافیه و ردیف جورهست :)}

هیچ لذتی با لذتِ" ^{مخاطب خاص} " برابری نمی کند... :)

پ.ن: قرار نیست ؛ من اونجوری زندگی کنم که دنیا دوست داره ....قرارم نیست ؛ دنیا هم اونجوری بچرخه که من دوست دارم ... !!ا

^{خدایاااااااااااااااااااااااااااااااا گاهی میرنجم از زمونه،حرفای چِــرت میزنم!!خوتم که میشناسیم!ببخش منو :X}

 _{عااااااااااااااااااشق همین مردونگی هاتم!!دوسِت دارم مَردِمِهرَبونِ مَن}

باور کن ، خیلی حرف است

 وفادار دستـهایی بـاشی

 که یکبار هم لمســشان نکرده ای

+پی نوشـــــــــــت:

نـَذر کرده اَم قـُربـآنـے آغـوش تـو شَوم

وقـتـے آغـوشمـاטּ یکےستـــ....

دلم میخواهد چنان بوسه بارانت کنم

 که تا همیشه در خاطرت بماند، من و بوسه هایم را

چقدرخوبه وقتی با عِشقت قهرمیکنی؛

وبرخلاف میلت میگی:" دوست نَدارم! نِمیخوامِت...."

این جمله رابشنوی:

" غَلط کردی؛چه بخواهی چه نخواهی  مال مَنی"!....

درست وسط پیشانی ات
می شود قبله گاه لبهای من
بوسه هایم را
همانجا حواله میکنم ...

امشب هیچ نمیخواهم
نه آغوشت را
نه نوازش عاشقانه ات را
نه بوسه های شیرینت را
فقط بیا
میخواهم تا سحربه چشمان زیبایت خیره بمانم
همین کافیست
برای آرامش قلب بیقرارم...

وقتی براتـون یه آهنگ ِ جدیـد میذاره و می گه :

” اینـو برای تـو آوردم ! ” ..

وقتی تو چشـاش پـُر ِ خواستنه ..

وقتی دست های ِ ظریـف ِ دختـرونه تـون

میـون ِ دستای ِ زمخت و مردونه اش گم می شن .. .

ببـوسیـدش.....

اگه آفتاب میسوزونه بی خیال آخه تو سایه بونی

اگه آدم ها وفا ندارند بی خیال آخه تو مهربونی

اگه من واست میمیرم بی خیال آخه تو لایق تر از اونی که میدونی...

-: کمی آرام تر  ... بگذار غرق در خیال ِ شیرین با تو بودن باشم ! انصاف نیست خواب هایم رنگ پریده باشند و تو زیبا تر از همیشه بدرخشی . انصاف نیست تو همه جا باشی و من همه جا به دنبال تو بگردم ... ! درد تنهایی من نیست ، مسئله ، جاده های بی انتهای این سرزمین است که هر چه میگذرد نـــفس گیر تر میشود ...

-: برام هیچ حسی شبیه تو نیست ، کنار تو درگیر آرامشم ...

-: ع ش ق را به هم بدوز !

رنــج را به تــن خـواهــی کـرد .

 

تو فقط باش ! میدهم تمام عالم را چراغانی کنند ، شب بو ها جشن بگیرند و قاصدک ها خبر بیاورند !

زندان ها را میشکنم ، اقاقی را بیدار میکنم ! من دقیق میشوم تا همه چیز سر جایش باشد !

میگویم فال بگیرند ، تماشا کنند ، لبخند بریزند

باید روز ها فقط باران ببارد

 همه جا نو میشود ؛ مگر نه ؟!

عشق را پنهان می کنم تا تو پیدایش کنی

بعد از آن مژدگانی َت  میدهم

تا بیشتر از همیشه بخندی

 و ... من ذوق کنم !

قصه میشوم ، آب میشوم ، خواب میشوی ! رویا میشوی ، ناب میشوی ، قاب میشوم...!

همان قابی که عکس تو در آن حک شده

و تقدیم به عشق است!

باید با واژه ها تسویه حساب کنم ؛ تو که باشی ... نیازی به شعر ندارم

بعد از آن میگویم

تمام کوه ها را قلمرو فرماندهیت کنند

تا بدانی معجزه در هر ثانیه رخ میدهد

فقط

اگر تو باشی !

  یه وقت به سرت نزند! که شعرهایم را بتکانی...

چرا که رسوا خواهم شد...!

و همه خواهند دید!!

لحظه لحظه تو را "میان واژه هایم"!!!...

عشـــــــــ ـــق

همین خنده های ساده ی توست

وقتی با تمام غصه هایت میخندی

تا از تمام غصه هایم

رها شوم ..

من دیـــوانه ی آن لـــحظه ای هستــم

که تو دلتنگم شوی

و محکم در آغوشم بگیــری

و شیطنت وار ببوسیم

و من نگذارم

.....

بوسه با لـــجبازی

بیشتر می چسبـــد ....

از لحظه ای که چشم باز میکنم

کار خودم را شروع میکنم

نظارت و بررسی کیفیت

تک به تک اعضای بدنم

قلب ، چشم ، گوش..

مبادا ذره ای

از عاشق تو بودن منحرف شده باشند !!!

بهتر است"کار دارم" هایت را برای روز دیگری بگذاری

الآن تنها می خواهم مرا درک کنی
 

چیزی به من بگو ...

حرفی به من بزن ...

چیزی شبیه آسمان آبی است ...

 فردا هم روز خداست ...

.

.

.

درد ندارم ولی تو مرهم باش ...

بی شک جهان را به عشق کسی ساخته اند...
چون من که آفریده ام از عشق....
جهانی برای تو...

^{برای تو میمیرم …} تو وانمود کن که تب کرده ای …
همین کافیست … !

^عشق يـــعنی :
با وجود هـــــــزار دليل برای رفتــن ...
دنبال يه بهونه باشی ؛ واسه موندن ... !!!

نگآهَت رآ بِه نگآهَم بدوز

شآیَد ^{مُنحَنی هآیِ} بَدَنَم بآ دَستآنَت اُخت بگیرَند

اَز پُشتِ فآصله هآ تنگ در ^آغوشم بگیر

بزآر یک بآر هم فآصله هآ سَرآب ببینند

کنـآر هـم، لـبـ ســآحـل

قدم زنـآن مے رویـم از کنــار دریـآ

گــآم هـایـم را کـوچـکـ بــر مے دارم

دلـم نمیخـواهــد بـه انتـهـآے ساحـل برسیـم

قـدم زدن بـآ تو آنجا برایــم بهشـتـ استـ

امــآ ...

چـقـدر سخـتـ استـ ، از تـرس نـگـآه دیـگـرآن

"در حسـرتـ بوسـیدنتـ مے مـآنم"

اگر می بینی عاشق تو هستم ، دیوانه تو هستم
♥
و تمام فکر و زندگی من تو شده ای
♥
به خدا بدان که این دست خودم نیست
♥
اگر میبینی چشمانم در بیشتر لحظه ها خیس است
♥
و دستانم سرد است و اگر میبینی همه لحظه های دور از تو بودن اینهمه سخت
♥
و پر از غم و غصه است بدان که این دست خودم نیست
♥
دست خودم نیست که همه لحظه ها تو را در جلو چشمانم میبینم
♥
و به یاد تو می باشم
♥
دست خودم نیست که دوست دارم همیشه در کنارت باشم
♥
دستانت را بگیرم
♥
بر لبانت بوسه بزنم و تو را در آغوش خودم بگیرم
♥
به خدا دست خودم نیست که هر شب به آسمان نگاه می اندازم
♥
و ستاره ای درخشان را میبینم و به یاد تو می افتم
♥
دست خودم نیست که هر سحرگاه به انتظارت مینشینم
♥
تا در آسمان دلم طلوعی دوباره داشته باشی

باور کن که دوستت دارم ای تنها بهانه برای زنده بودنم
♥
نفس کشیدنم دوستت دارم ، ای امید و آرزوی من
♥
♥ عشق من این جمله منه : دوستدارم خیلی زیاد ♥

این پسرایی که همیشه ته ریش دارن

اینایی که هیچوقت موهاشون بلند نیست

اینایی که صداشون مردونست

اینایی که وقتی ازشون جدا میشی تا یک ساعت دستات بوی عطرشونو میده

اینایی که وقتی کنارت نشستن بهت اس ام اس میدن میگن دوست دارم

اینایی که وقتی ازت دلخورن حرف نمیزنن دوس داری محکم بغلشون کنی

اینایی که موقع شب بخیرگفتن میگن مال خودمی

اینایی که دستاشونو باید با دو تا دستت بگیری

همونایی که وقتی عصبانی میشی وداد میزنی

آروم بغلت میکنن ومیگن دوست دارم با عشق حلش میکنیم

اینایی که وقتی مریضی با چشم خودت میبینی که بخاطرکسلی تو کسلن

اینایی که توی هیچ شرایطی تنهات نمیزارن

اینایی که همیشه نگرانتن و همیشه آخرحرفاشون بهت میگن مواظب خودت باش

اینا خیلی محترمن قدرشونو بدونید

مثل من که قدر عشقمو میدونم

دوست دارم یک عالمه

بابت همه خوبیات یک دنیا ممنون

برای عاشق شدن که بهانه های ریز و درشت لازم نیست!

برای عاشق شدن کافیست تو نگاه کنی و من ..

لبخـ :)ـند بزنم

قرمز ترین رژ لبم را میزنم

به مهمانی ِ عشقت می آیم ..

به صرف ِ بوسه !

بانو وار حسادت میکنم ...
دلم آغوش پر آرامشی را می خواهد که زیر باران گرمم کند...
دلم میخواهد کسی باشد خوب باشد...
مهربان باشد ...
بس باشد ...
همه ی این بودن هایش فقط برای مـــــــــن باشد...
فقط مـــــــــــن... و بـــــ ـــ ــا ـشــــ ـــ ــــ ـــد!

يــادم بــاشـــد ، امشب بعضي از آرزوهايم را دَم ِ در بگذارم
تــا رفتگـــر ببــــرد ! بيچــاره او ...
ما بقــي را هم نقــدا" بــا خود بــه گور مي بـــرم
ما بقــي همــان " آرزوي بــا تــو بودن " است
نتــرس ^جانکم !
حتــي ^{آرزوي ِ داشتنت} را هم بــه کســي نمي دهم

ميگن هيج عشقي تودنيا مثل عشق اولين نيست ميگذره يه عمري اما ازخيالت رفتني نيست
داغ عشق هيشکي مثل اونکه پس ميزنتت نيست...
چه بده تنهاشي وقتي .هيچکسي همقدمت نيست...
چقده سخته بدوني اونکه ميخوايش نميمونه...
چه بده براي اونکه جون ميدي غريبه باشي...

بَرای ِتُو ... 

بَرای ِ چِشمهایَت ! 

بَرای ِمَنْ ... 

بَرای ِدَرْدهایَم ! 

بَرای ِما ... 

بَرای ِاینْ هَمـِـﮧ تَنهایـــی 

ای کاش خــُــــــــــدا کاری بُکُنَد ....!!!!

" من " زخمم...

دست های " ^تو " مرهَم !

به ^{نوازشــی} ؛ دَرمانـَم کُن ...

دوستت دارم ... به اضــافــه ی ســه نقــــطه...

تــا بـــدانی... 

مـــن و ایــن دوستـت دارم هــایم ... 

امتـــداد داریــم در تـــو تا همیـــشه... 

مثـــل همــین ^{ســه نقــطـه...}

فـکر نـکـن حـرفـی نـداشتم بـرای گـفـتـن . . .

بـه چـشم هـام کـه زل زدی دیدی کـه پـر حـرف تـر از همـیشـه ام

هـمون قدر عاشق...

هـمـون قـدر دلتنگ...

هـمـون قـدر حریصت...

هـمـون قـدر بـی تـابـت...

فـقـط
تـویی که از
لـب مـن شعـر
میشوی...!!!
هـرکسـی لایق غـزل 
عـاشقـانه نیسـت...!!!

چـــه خـــوش خیــــــــال اســـــت !!! 

^{فـــــــاصلــه} را مـــــــی گویــــم !!!

به خــــــــیـــالـــش

^{تــــــــو را} از مــــــــن دور کــــــــرده ... 

نــــمــی دانــد

^{تـــــــو} جــایـــت امــــــن اســت

ایــــــنــجـــا 

^{مـــیـــان قلبم......}

وقتی کسی تو را
عاشقانـــــــه
دوست دارد
شیوه ی بیــان اســم تـو
در صدای او متفاوت است
و تــــو
می دانی
که نامت
در لبهـای

او ایمن است . . .

کی با یه جمله مثله من میتونه ارومت کنه؟؟

هیچ عینکی نمیتونه دوری     تورو به چشمهام نزدیک کنه....

روزهای ندیدنت خیلی زیاد شده.....

تـــــــــــــــو
رنگ می دهی،
به لباسی که می پوشی.

بو می دهی،
به عطری که می زنی.

معنا می دهی،
به کلمه های بی ربطی
که شعرهای من می شوند.

مــےخواهــــــــم بگویــــــــم تـا همــــہ بداننـــد...

بنـویســــم تـا همــــہ بخواننـــــد...
چــــہ قــــدر عـاشقــــانــــہ...
دوستـــــ دارمتـــــ...
از پـنـــاه همــــہ ے دوستــــ داشتـــــטּ هـا...
تـو کــــہ وقـتــــے روے مـاهتـــ بــــہ مهمـانــے چشمـــانم مــےآیـد...
همــــہ چیـز از چشمــم مــےافـتــــد...
تــو کـــــہ در پـنـــاه بودنتــــ...
از هیــچ نمــےهــراسـم جـز نـداشتنتــــ...
بـا تـو کــــہ آرام مــےشـوم...
بـــــہ هـر سخــــن از صــداے تـــو...
و دلــــــم مــےلــرزد...
تنــدتـــر مــےتـپــــد...
بــــہ هنگــــام آטּ لحـظـــــــہ ے اوج...
تــو کــــہ عـاشــــق تـــوام...
تــو کــــہ مـعـشـــوق مــنـــے...
تـو کــــہ هـر لحـظـــــہ از لحـظـــــــہ هـاے عـشـــــق...
مـعـنــے خــوش عــاشـق بـودنـــے...
هـر چـقـدر از تــو بگویــــم هـم کـــم استــــ...
تـو بـارونــے صــد هـزار سـالــه اے...
امـا مــےگویــم تـا همــــہ بداننـــد...
مــےنـویسم تـا همــــہ بخوانـنـــد...
تــو کیستـــــے کــــہ تـــو را...
اینـچنـیـــن عــاشقــــم...
ایـــטּ چنـیــــטּ،
عــــاشقـــــم